جدول جو
جدول جو

معنی ختم شدن - جستجوی لغت در جدول جو

ختم شدن
(بَ تَ)
بفرجام رسیدن. به انتها رسیدن. پایان یافتن. تمام گشتن:
در این ایام شد ختم سخن بر نامۀ صائب
مسلم بود گرزین پیش بر سعدی شکرخایی.
صائب
لغت نامه دهخدا
ختم شدن
انجام شدن
تصویری از ختم شدن
تصویر ختم شدن
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خام شدن
تصویر خام شدن
کنایه از غافل شدن، فریب خوردن
فرهنگ فارسی عمید
(بَ بَ گَ تَ)
اغفال شدن. فریب خوردن. چون: ’خام فلانی شدم’ و ’در این مطلب خام شدم’. مطاوعۀ خام کردن، خام شدن معده. وخم گشتن آن. وخامت پیدا کردن آن. وخیم گردیدن آن، خام شدن کار، وخیم شدن آن. رو به وخامت نهادن آن:
در طلبت کار من خام شد از دست هجر
چون سگ پاسوخته دربدرم لاجرم.
خاقانی.
و گر دیگ معده نجوشد طعام
تن نازنین را شود کار خام.
سعدی (بوستان)
لغت نامه دهخدا
(بِ رِ تَ / تِ کَ / کِ دَ)
شاد شدن. خوش شدن:
مخرام و مشو خرم از اقبال و زمانه
زیرا که نشد وقف تو این مرکز غبرا.
ناصرخسرو.
مبادا که فردا بخون منش
بگیرند و خرم شود دشمنش.
سعدی (بوستان).
هرگز به پنجروزه حیات گذشتنی
خرم کسی شود مگر از موت غافلی ؟
سعدی
لغت نامه دهخدا
(بُ وَدَ)
دولا شدن. (یادداشت بخط مؤلف). دوتا شدن. (یادداشت بخط مؤلف) ، کج شدن. منحنی شدن. (یادداشت بخط مؤلف). خمیدن
لغت نامه دهخدا
تصویری از آتش شدن
تصویر آتش شدن
گرم شدن (آب)، آشوب بر خاستن شور و غوغا بهم رسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرم شدن
تصویر خرم شدن
شاد و خوش شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخته شدن
تصویر اخته شدن
خصی شدن بی خایه شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخت شدن
تصویر اخت شدن
سازگار و دمساز شدن با کسی آرام گرفتن با کسی ماء نوس شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خستو شدن
تصویر خستو شدن
اذعان داشتن، اعتراف کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
دولا شدن، خمیده شدن، انحنا یافتن، خمیدن، خماندن، کج کردن، خمیده کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
فریب خوردن، گول خوردن، اغفال شدن، غافل شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از خم شدن
تصویر خم شدن
للانحناء
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از خم شدن
تصویر خم شدن
Bend, Stoop
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خم شدن
تصویر خم شدن
se pencher
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خم شدن
تصویر خم شدن
zginać, schylać się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خم شدن
تصویر خم شدن
eğilmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از خم شدن
تصویر خم شدن
сгибаться , наклоняться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خم شدن
تصویر خم شدن
sich bücken
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خم شدن
تصویر خم شدن
جھکنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از خم شدن
تصویر خم شدن
বাঁকানো , ঝুঁকে পড়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از خم شدن
تصویر خم شدن
kunyumba, kuinama
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از خم شدن
تصویر خم شدن
구부리다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از خم شدن
تصویر خم شدن
弯曲 , 弯腰
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خم شدن
تصویر خم شدن
曲げる , 身をかがめる
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از خم شدن
تصویر خم شدن
להתכופף
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از خم شدن
تصویر خم شدن
झुकना , झुकना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خم شدن
تصویر خم شدن
membungkuk
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خم شدن
تصویر خم شدن
โน้มตัว , ก้มลง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خم شدن
تصویر خم شدن
згинати , нахилятися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خم شدن
تصویر خم شدن
doblarse, agacharse
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خم شدن
تصویر خم شدن
piegarsi, chinarsi
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خم شدن
تصویر خم شدن
dobrar, curvar-se
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خم شدن
تصویر خم شدن
buigen, bukken
دیکشنری فارسی به هلندی